روی پل دخترکی بی پاست

روی پل دخترکی بی پاست

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ.
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ
ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ...

محمدرضا شعبانعلی



من آتشش زدم..

چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۱۹ ق.ظ

یک سی دی دهه هشتادی لای منوی سی دی ها که مازیار فلاحی داخل اون فیلم حرف میزد.. اینکه از موقعی که یادش میاد آرزوهاش رو نوشته خط خطی شون کرده .. لای برگه های دفترچه جونیش :| منم نوشتم:دی

همه آرزوهایی که محال بود، غیر محال .. نصفه محال.. پر شد، انقد که دفترچه جونیم نای نفس کشیدن نداشت یادمه یکی از آرزوهای غیر محالم یاد گرفتن و فوق فووول شدن درس ریاضی بود.. کلاس ریاضی که برام زجرآور بود و تصمیم گرفتم تلاش کنم و پایان هر ارزویی صلوات درج می کردم اما انگار اون روز وقتی امتحان ریاضی رو افتضاح شدم مصمم شدم دیگه آرزویی نداشته باشم:)) از مدرسه که رسیدم به محض یادآوری امتحانم دفترچه مو آتیش زدم و زار زار اشک ریختم 


+ باید اعتراف کنم به چند تا از آرزوهایی که ته دفترچه جونیم نوشتم رسیدم..

لیست بعضی آرزوهای دفترچه ام:


_زیبایی

_قبولی دانشگاه

_میز تحریر

_عشق پر شور

_ گوشی لمسی

_ احتمال نود درصد زندگی در جایی که دوست داشتم:)

_ رسیدن به سن18 سالگی:|

_و ....


موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۰۹
رقَـیـه ..

نظرات  (۵)

هر آرزویی برای خودش بزرگ و عزیزه
اگر براش تلاش می کردی شاید محقق میشد ..مگه نه؟
موفق باشی :)
پاسخ:
اول از همه باید خودتو باور داشته باشی که من نداشتم
شاید اگه تلاش می کردم بهش می رسیدم 
ممنون:)
کاش هنوز هم داشتیش. کاش...
پاسخ:
آره. هعییییی
خب زین پس خودت رو باور داشته باش تا بهشون برسی.
دو نوع آرزو داریم.
یکی آرزوهایی هستند که خودمون توش دست داریم
یکی آرزوهایی هستند که خودمون توش دست نداریم.
دسته اول رو میشه بهش رسید. مثلا آرزو دارم زبان فرانسه رو یاد بگیرم آرزوییه که خود آدم توش دست داره . میشه ادم خودش رو باور کنه و بخونه و تمرین و ممارست و در نهایت یادبگیره و به آرزوش برسه.
ولی دسته دوم دست ما نیست . مثل قبول شدن در یک شغل یا برنده شدن قرعه کشی بانک یا قبول کردن یک طرح توسط جایی . اینها هم دیگه دست خودمون نیست و فقط بهتره آدم امیدوار باشه و تلاش کنه . همین
پاسخ:
خب همین: باور کردن 
اگه ما همه خودمون رو باور داشتیم حتی اگه انگیزه ای نداشته باشیم نصفه راهو رفتیم مشکل اینه حوادث، آدما، شرایط باعث میشه خودتو قبول نداشته باشی ایمانت و از دست میدی
خیلی تلاش میخاد و منم قبول دارم در حین تلاش همه جانبه باور خود به خود به وجود میاد:)
انشاء الله به آرزوهاتون می رسید
مطمئن باشید
پاسخ:
ممنون بابت دعاتون:)
صد البته همینطور هست .
ببین شرایط هرچه قدر هم بد باشن آدم باورش در مورد خودش تغییر نمی کنه مگر مشکلات درونی داشته باشه یا تاثیر پذیر باشه.
یکی رو میشناسم که از وضعیت مالی خیلی بد آرزو داشت دکتر بشه و همه سختی ها رو تحمل کرد و شد در نهایت!
بسته به نوع آدم هم داره. بعضی ها شرایط براشون مهم نیست و بعضی ها شرایط رو پله می کنن ولی بعضی ها هم شرایط و آدما و.. مانع شون میشن.
آرزوهایی که دست خودمونه به خودمون هم بستگی داره . باید اول با خودمون کنار بیاییم و بعد آرزو کنیم و بعد دنبالش بریم. اینطوری شاید خیلی بهتر باشه . بعد گاهی وقت ها رسیدن به یک آرزویی باعث میشه آرزوهای جدید ایجاد بشن یا برخی آرزوها تبدیل به فرصت بشن.
این هم یک بعد قضیه است . که متصل میشه به شانس .
ولی متاسفانه در مورد آرزوهای دسته دوم هیچ کدوم از این ها صدق نمی کنن
پاسخ:
آرزوهایی که دست خودمونه به خودمون هم بستگی داره . باید اول با خودمون کنار بیاییم و بعد آرزو کنیم و بعد دنبالش بریم. 
احتمالا یا حتما جزو همین دسته از آدم ها هستم که اول باید با مشکلات درونی خودم کنار بیام بعد هر چقد هم شرایط سخت و بد باشه  مبارزه می کنی. لا اقلش اینه از نظر ذهنی شکست نمی خوری چون باور داشتی و تلاش کردی :))

ممنون دوست من

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">