روی پل دخترکی بی پاست

روی پل دخترکی بی پاست

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ.
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ
ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ...

محمدرضا شعبانعلی



تحمل کردن گرسنگی

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۶ ب.ظ

آشپزخونه که بودم یه دختری اومد لب اجاق گفتش وای من که اصلا بلد نیستم آشپزی کنم، حالم بد میشه از غذا پختن، متنفرم. منم طبق معمول چون میدونستم داره پز میده گفتم بذار خوش باشه.. چند شبه داره از گرسنگی می میره به معنای واقعی اما نمیره آشپزخونه یه نیمرو بزنه میگه بدم میاد بلدش نیستم.. چقدم مثلا با کلاس بود*_* 

این هم غذای امشبی که پختیم اما اون دختره داره از گرسنگی می میره، بلده ها اما دیگه بی کلاسیه بخواد آشپزی کنه.. 


موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۱۴
رقَـیـه ..

نظرات  (۲)

۱۴ مهر ۹۵ ، ۲۰:۲۷ ɐɹɐɓol •_•
نوش جان :)
پاسخ:
:)
یه چیزی گفته توش مونده طفلکی :)))
پاسخ:
آخی طفلک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">