تحمل کردن گرسنگی
چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۶ ب.ظ
آشپزخونه که بودم یه دختری اومد لب اجاق گفتش وای من که اصلا بلد نیستم آشپزی کنم، حالم بد میشه از غذا پختن، متنفرم. منم طبق معمول چون میدونستم داره پز میده گفتم بذار خوش باشه.. چند شبه داره از گرسنگی می میره به معنای واقعی اما نمیره آشپزخونه یه نیمرو بزنه میگه بدم میاد بلدش نیستم.. چقدم مثلا با کلاس بود*_*
این هم غذای امشبی که پختیم اما اون دختره داره از گرسنگی می میره، بلده ها اما دیگه بی کلاسیه بخواد آشپزی کنه..
۹۵/۰۷/۱۴