ع ش ق که میشه زغال نگاه برق می زنه
شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۱۳ ب.ظ
گفت قول بده به کسی نگی گفتم بگو اما قول نمیدم.
_ این دنیا جای من نیست، کسی منتظر من نیست
گفتم از کجا میدونی؟
گفت: حتی یه بارهم کسی غم شونه هام نشده. هیچکسی منتظر من نیست. اما نمیدونست ساعت ها منتظر شنیدن و دیدنش بودم
این که منو ندید، انتظار کشیدنم رو ندید غمی نداره. خودش، انتظار کسی رو نکشیده برای همین ادا و اصول منتظر بودن ها رو بلد نبود انتظار براش مبهم تر از همه ی ع ش ق های پر از فاصله و بی سروته بودش. عشق که میشه انتظار خودش سرش و کلشو پاهاشو چشماش پیدا میشه، خودت عشق و پس میزنی. تو که تا حالا انتظار کسی رو با دل و چشم نکشیدی اما انتظار داری انتظارت رو بکشن؟ تو دیگه دست همه رو از پشت بستی .. به جان خودت
۹۵/۰۷/۱۰