روی پل دخترکی بی پاست

روی پل دخترکی بی پاست

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ.
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ
ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ...

محمدرضا شعبانعلی



اولین روز خوابگاه

پنجشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۵ ب.ظ

کی باورش میشه همکلاسی دوران راهنمایی که میونه خوبی هم اصلا باهاش نداری و در حد بزن بزن باهاشی توی دانشگاه تو افتاده، بعد شمارتو گیر بیاره که باهم تو یک خابگاه باشیم، بعد پیام بده بهت که فلان خابگاه قبول شدم و دقیقا تو هم همون خابگاهی !!! اینجاس که باید بگیم از هرچی بدت بیاد سرت میاد.. کی باورش میشه عضو هیئت علمی دانشگاهت تو همون ماشینی سوار شه که تو هم همون ماشین سوار شدی!!!  استاد با مرامی بود هم فهمید ترمکی ام و غریب تا آخر همراهیم کرد پول تاکسی رو هم مهمونش بودم، آفرین خیلی مرد بود.. شمارشم بهم داد و گفت اگه کاری داشتید در خدمتم *_^ 

الان خوابگاه هستم برام دعااااا کنید اون همکلاسی با من تو یه اتاق نیوفته و الا دمار از روزگارم در میاره ..




موافقین ۷ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۰۸
رقَـیـه ..

نظرات  (۲۰)

۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۳:۵۸ پسر رویایی
این برای من اتفاق نیفتاددوستم که باهاش ضدبودم دانشگاه علمی کاربردی پذیرفته شدمن فنی حرفه ای پذیرفته شدیم ولی ازهم100مترفاصله داریممممممم
خوش بحالت......یه استادداشیم خونشون 500مترتاخونمون فاصله داره همین امروزدیدمش باهاش یلام علیک کردممم
پاسخ:
خدا واسه هیچکس نیاره:))) از همین الان درس بخونین که باز واسه کنکورش یه دانشگاه خوبی قبول شید:/
چه استاد خوبی :)))
نه حالا هردوتون بزرگ شدید و راحت میتونید کنار بیاید باهم :)
پاسخ:
بهله:)))
نه اخه اگه پیاماشو ببینی هیچ فرقی با اون موقع ها نکرده،هنوز کوچولس
بح بح مبارکه :)) ایشالا که روزای خوبی رو تو خوابگاه و اون شهر داشته باشی :* چشم بهم میزنی تموم میشه من الان سال اخرمه و انگا همین دیروز بود رفتم اتاق هشت نفره خوابگاه :)) ازش لذت ببر
البته اگه اون دوستت باهات نیفته :))
پاسخ:
اتاق ما چهار نفرس الان تنهام اولین نفر من اومدم طبقه دوم لب بالکن خیلی لذت داره البته اگه اون همکلاسی نیاد:))))
ممنون
۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۴:۴۱ محمد حسین
استادتون چند سالشه ؟! :)))
پاسخ:
خخخخخ خیلی جوان :)))
عه چ بد
عوضش ما شیش نفر بودیم ک هر شیش نفر دوستای صمیمی دوازده ساله بودیم و هممون تو یه اتاق
بهترین دوران زندگیم بود:)
روزای خوش نصیبتون
پاسخ:
وای چه جالب شیش نفر دوازده سااله ه ه ه !!!عالیه هی روزگار دعا کن واسم با من نیوفته.. نمیدونم چرا همش فک می کنم قراره باهم باشیم **___**
۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۴:۵۸ محمد باقر
حرف از ترنم و ترم و ترانه شد
باز این دلم هوایی آغوش خانه شد
پاسخ:
شما هم خابگاه هستید؟؟ اتفاقا خیلی خوبه، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی :))
من که هنوز خوابگاهی نشدم ولی خدا کنه اینجوری سرم نیاد.
تا باشه از این هیئت علمی ها:)
یاعلی
پاسخ:
خخخ تا باشه ازین هیئت علمی ها :)))
۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۶:۳۲ •°*”˜♫ raha ♫˜”*°•
تا حالا خوابگاهو تجربه نکردم بنظرم باحاله ... ولی نه با شرایط  تو ... 
اگه اومد اذیتت میکرد تو هم بزنش .. دهنش سرویس شه خخ
پاسخ:
خخخ اگه بیاد میره تخت بالا شب از پایین پتوشو می کشم با سر  سر خوره زمین :))) لا مصب شانس نداریم که

به نظر منم باید جالب باشه.
۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۷:۰۳ به قلم: شکلات تلخ
:)من هم همکلاسی اول دبستانم رو تو دانشگاه دیدم
پاسخ:
عه! ولی من نمیخام این همکلاسی جان رو ببینم:))
Dige inam az shans shomast:D
پاسخ:
دیگه آره:/
۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۷:۴۴ پسر رویایی
آخه این چه برداشتیه دارید....
من دانشگاهم بهترین وبرترین دانشگاه دولتی استانم است ....
کارشناسیم هم بعدازکنکورایشاالله اینجاقبول میشممم
پاسخ:
مگه من چی برداشت کردم؟ *_*
منظورم رفیق بده که خدا نیاره در ضمن:)
چه اتفاق غم انگیزی:)
غربت خودش به حد کافی دلتنگی داره چه برسه با یه نارفیق...
خدا همراهت باشه
میتونم بپرسم چه دانشگاهی و چه رشته ای قبول شدی؟
پاسخ:
آخه ی واقعا :/ ممنونم دوست عزیزم، براتون میفرستم جواب سوالتون رو.
۰۸ مهر ۹۵ ، ۲۰:۴۶ امیر بهزادپور
انشاالله که ی روز عکس طلوع فارغ التحصیلی رو بذاری
:)

پاسخ:
ب امید خدا :))
۰۸ مهر ۹۵ ، ۲۱:۳۸ پسر رویایی
نه منظورم این عبارت بود» از همین الان درس بخونین که باز واسه کنکورش یه دانشگاه خوبی قبول شید:/ «

پاسخ:
مذرت میخام اگه جسارتی شد دوست بزرگوار
ان شا الله به سلامتی :))


گذشته ها گذشته ، آدمها عوض میشند 
پاسخ:
اما اون عوض نمیشه..

انشالا:))
۰۸ مهر ۹۵ ، ۲۲:۴۳ هانیه شالباف
خوبه؛ سوژه نوشته‌هات پیدا شد :))
پاسخ:
نه اصن خوب نیس :)))  میخام اصلا پیدا نشه
۰۸ مهر ۹۵ ، ۲۲:۵۴ جودی آبوت
ای داااااد
حس بدی ه،یه جوری بپیچونش وگرنه اگه از هم اتاقیت راضی نباشی همه ش مخل اعصاب و سوهان رچح چ روانت میشه و درست هم نمیتونی روی درس تمرکز کنی!

ای ول ب استاد :)

ان شاالله ترم خوبی داشته باشی

نگاهت همیشه به طلوع ها
پاسخ:
ای واای آره سوهان روح، هنوز یه تخت خالیه دعا کن برام جودی :/
ان شالا :))
:)
پاسخ:
*_*
موفق باشی
من که میگم نمیاد ;)
پاسخ:
ممنون. نیومدش الهی شکر :ّّ)
دیدی گفتم :)
هوراااااااااااا
پاسخ:
وقعا خیلی خوش حال شدم چون شبانه بود خابگا گیرش نیومده ولی ایشلا گیرش بیاد من که راضی به آورگیش نیستم... هوررررااااااا :ّ)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">