روی پل دخترکی بی پاست

روی پل دخترکی بی پاست

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ.
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ
ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ...


محمدرضا شعبانعلی

اینستا: roqaye176



پربیننده ترین مطالب

ما حسودیم دیگه... نیازی نیست عقلانی و غیرعقلانی کسی ثابت کنه. همیشه دلم می خواست خواهر شوهر نداشته باشم.. وجود خواهر شوهر برای همه زن ها یه کابوس وحشتناکه. یا لا اقل اوصاف تمییزی نداشته باشه تک نباشه و درخشان نباشه. چه کنیم ؟ هر چقدرم که با احساست حلق آویز بشی بی فایدس فقط باید مهرت به دلبرت کمتر بشه تا به زن هم خونش حسادت نکنی. دعا کنید:((((

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۸ ، ۱۴:۳۷
رقَـیـه ..

یه موقع هایی.. انقدر.‌ انقدر ذوق داری که حتی ذوقت هم لذت آفرینه. اما یه موقع های دیگه ای انقدر بی ذوقی که حتی اگه بارها و بارها دونه به دونه از مهمترین آمال و آرزوهات تحقق پیدا کنه و به نقطه سرانجام برسه برات فرقی با قبل از نداشتن اونها نداره.

میدونی دل بی قرار آرزو خوبه تلاش برای داشتنش خوبه دنباله ش دویدن خوبه بهش رسیدن خوبه اما اگه ذوق نداشته باشی و مستقل ازش باشی دیگه بهش «آرزو» نمیگن بهش آینده نمیگن بهش نوبرانه نمیگن .. انقدر انقدر برام پیش اومده اتفاقی متوجه شدم که وسط آرزوهام دارم غوطه میخورم اما نفهمیدم که بهش رسیدم و خودم خبر ندارم 

بی ذوقی موقعی میاد که یا خسته از انتظاری ..نومید از اومدن نوبرانه هات.. یا تازه فهمیدی اصلا اینو نمی خواستی دنبال این نبودی اما به اشتباه اینو طلبیدی.

 

خستم 

خستم

خستم

از 

انتظار

....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۲۰
رقَـیـه ..

به نظرم ذات آدمیزاد بین داشته ها و نداشته هاش چه از دستشون داده باشه یا قرار باشه دیگه نداشته باشدشون و هزار دلیل دیگه که باعث بشه داشته ها و نداشته ها جایگاهشون تغییر کنه نسبت به همدیگه، یه فرق گنده و اساسی میذاره اونم اینه داشته ها به وضع خنده داری دیده نمیشه و نیاز بهش حس نمیشه و بارها هم گفته شده که نباشه هم مهم نیست در صورتی که نداشته ها از دوردست خیلی قشنگ و هیجان انگیزه و بدست آوردنشون رویای محض هست. نداشته ها بیشتر حس میشن بیشتر دیده میشن همیشه تو مغز آرزوهامونه توی لحظه به لحظه زندگی هامون جاریه منتها برعکس داشته ها اند با این که امکانات و سرویس دهی های جسمی و عاطفی و روانی همیشه هستند و ما اون هارو محو کردیم و چسبیدیم به نداشته های واهی.. نداشته های توهمی که شاید حتی هیچوقت بهشون نرسیم!!!!!! اما شدن مغز لحظه به لحظه زندگیامون.

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۸ ، ۰۱:۵۰
رقَـیـه ..
چشمات.. چشمات... چشمات ...
اگه بری .. اگه برم .. 
بدون همدیگه .. بی وجود همدیگه ..
چشمام.... چشمام... چشمام..
بدون حتی داشتن خیال هم .. تو غربت این نگاه های زبر و کند تو اگه بری و من اگه برم ........... چشم هامون تا ابد به دنیاکه دنیاست تا عرش و آسمون بی «قرار» میشند. تمام میشیم از بین میره این همه روشنایی . 
اگه بمونی اگه نریم .. اگه نریم!!!  اگه این آتش بس لعنتی و مضحک سوت بکشه و خلاص بشیم آه .. اگه از بین بره این جنگ یک طرفه، دو طرفه...چشمات، چشمااااام!!! نوید صلح میدن صلح آشتی.. آشتی همیشگی .. ماندنی.. آخ اگه نریم !؟!؟

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۰۰:۲۴
رقَـیـه ..

دیشب بود ؟ نه. پریشب بود آره نشسته بودم پشت پنجره روی صندلی روی دو زانوهام .. حتی الان که داره مرور میشه تو ذهنم .. گریه شروع می کنه و چشمام شر شر اشکه.. نشستم رو دو زانوها درد حالیم نبود بغضی که چند ماه بود تو گلوم حبسش کردم ترکید تا حرم آقاجان رو دیدم انگار ده سال بود انقد خودشو ازم محروم کرده بود انگاری یه دخترکوچولو عرب بی پناه بودم توی شهر تنگ و تاریک .. انگار از آغوش مادرش سر خورده بود و نمی تونست حتی با ادای کلمات «کمک کنید» هم توجه باقی رو به خودش بکشونه. چقد می درخشید گنبدش چقد حالمو دگرگون کرد چقد دلتنگتون بودم آقا. چقد گم بودم چقد گنگ بودم چقد تا سحر گریستم و بغضم تمومی نداشت..

دیگه بهتون عادت کردم دیگه بهتون عادت کرم ... دیگه فقط حالم رو شما خوب می کنی.


۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۸ ، ۲۱:۵۵
رقَـیـه ..

چند روزه میخام شروع کنم کتابچه های قانون رو بخونم و شده حتی فقط ناخونک بزنم ولی ... حوصله ام نذاشته و نیومده:)  میخاستم یه سری عادتای ناجورمو بذارم کنار ولی ... حوصله ام نیومده! خواستم بپرم سر کوچه همساده بشینم کنارش تمرین کنم آداب معاشرتو ! تا کم کم از لاک خودم بیام بیرون تو جامعه بگردم ولی  جناب حوصله و دل خوش نیومده باهام خلاصه من هر چی ندارم از این حوصله نیومده من هست...

کم کم باید بشینم براش از معایب بی هنری و کم تحرکی و زخم بستری بگم تا بلکه به زور هم که شده چند صباحی همراهیم کنه.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۸ ، ۰۰:۰۶
رقَـیـه ..

اولاً اینُ میگم که صادق بودن خیلی هم خوب نیست... ضربه می خوری از همه دورُ وَریات. مردم حوصله انتقادُ ندارن، صداقت یه بخشی از نقدِ.

من عینِ آینم تعریف از خود نباشه! اما بلد نیستم دروغ بگم! تعریف از خود نباشه .. آدم رُک گویی ام والا واقعیتش خودمم از خودم بابت این خصلت خسته شدم بدون حاشیه و مقدمات مستقیم میرم سر لُب کلام، طوری که بهم میگن تو که داری نقد می کنی بایدَم جنبه نقد شدن هم داشته باشی، اما ندارم ! 

از طرز سارُق چارقَد بستنُ گرفتنشون نقد می کنم تا طرز نشست و برخاستشون از گره های کور و مشکلاتی که می جنگند باهاشون و باعث میشه به کج مقدم بشند تا لُقمه اضافه ای که باعث اضافه وزنشون میشه، خسته شدم بس که بهم خندیدند که ازت انتظار نداریم بهمون گیر سه پیچ بدی و هی برای اعمال ریزُ درشتِ صحیح و غیر صحیح گوشزدمون بشی. نمیتونم ازتون انتقاد نکنم وقتی اشتباه می کنید مخصوصاً راجع اتفاقاتی که مربوط به منه من نمی تونم حرفِ دلمُ به نقطه زبونم جاری نکنم نمی تونم أدا در بیارم نمی تونم رو راست نباشم.

«-گفته است الکذب ریب فی القلوب

 شایدم هر راست نباید گفت-»


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۸ ، ۰۲:۳۲
رقَـیـه ..

الانه حس یه لاشه بی روح رو دارم که فقط سنگینی استخون و گوشتو به خودش حس می کنه احساس درش مرده همون یه ذره سوی امید رو هم نداره از کافری که به خدا نزدیکتره دورترم. شب هست سکوت هست خاموشه بی روحه صدای جیغ و خنده میاد همه خنده ها برام مثل نوار ضبط تکراری و بی معناس. روی زمین راه میرم و تا مطلق دور راه میرم اما نه زمان نه مکان تند میگذره چرا خوابم نمیبره؟ چرا تا ابد خوابم نمی بره!

یه روزی، یه شبی یه جوری خفه خون می گیرم که دست هیچ حواسی به صدام نرسه

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۸ ، ۰۰:۱۷
رقَـیـه ..

از درزای دیوار صدا میاد از دهن آدم کم حرف نه.

آدمهای کم حرف خیلی بیشتر از آدمهای پر سرو صدا و زبون باز میشکنند و فرو می ریزند.. چون حرف قلبشونو نمی گن. اونا نمی تونند همیشه کلمه ها رو درست أدا کنند و داستان های پر پیمون تعریف کنند و مدام هندونه زیر بغل تعارف کنند خیلی جون بکنند با بله و خیر ختم صحبت اعلان می کنند... اونا تنهایی رو بیشتر دوست دارن نهایتش دو سه تا دوست همیشگی پایه که کمتر از حد معمول حرف بزنند چون گوش هاشون عادت به زیاده گویی نداره. دست دلشون نیست گاهی عرف و عادت گاهی تربیت و تمرین اونا رو کم حرف می کنه... اونا هم انقد عصبی و خوشحال میشن که بقیه میشن.. همونقدر هم دل بزرگی دارند که بقیه ی زبون بازها دارند... فقط نمی تونند ابراز کنند و به کرسی کلام بنشونند..

باور کنید.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۸ ، ۰۲:۲۶
رقَـیـه ..

پنج سحر شده حدیث شریف کساء می خونم:) با کلی امیدهای جورواجور:| طبق قرار هر روز اینطوریه بعد تموم شدن حدیث دو رکعت نماز هدیه به پنج کنم و دو روز آخر نماز به جبرائیل به عنوان شاهد نزول و دو رکعت هم به صاحب الزمان آقامون هدیه کنم و آخر سری تسبیحات حضرت زهرا،سلام الله علیه.

میخام بدونم میتونم با قسم دادن به این پنج تن بزرگوار و هدیه به روح پر برکتشون و التماس و زاری و نیاز به آرزوی قلبی ام برسم!

ماه قشنگیه از اون دسته ماه هاست که امید و انگیزه هات شدت می گیره و زندگیت رنگ شادی و محبت می گیره:)


+ باغ من سرده 

همه ی گلاش پژمرده دونه دونه



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۸ ، ۰۴:۱۵
رقَـیـه ..

وقتی ناراحت میشم.. واقعا ناراحت میشم، ازبعضی آدمای دوروبرم انتظار ندارم بهم بی حرمتی کنن مخصوصا کسایی که خیلی براشون احترام قائل میشم. دنیای غریبیه.. جواب خوبی، خوبی باید باشه.. جواب بدی هم بدی. تا نخندی نمی خندن بهت، تا اخم نکنی اخم نمی کنند بهت. تا دستشونو نگیری دستت و نمی گیرند، تا محبت نکنی بهت محبت نمی کنند. حتما هم شنیدین تا سلام نکنه سلامش نمی کنم. هر کی سلام کرد جوابشو میدم هر کی احترام گذاشت بهش احترام متقابل میذارم در غیر این صورت مثل خودش رفتار می کنم. همه چی شرطیه حتی خدا هم تا براش بندگی نکنی خدایی نمی کنه برات‌ خدا که اینطوریه چه توقعی از بندش داریم!

همیشه دلم میخاست وقتی بهم میگن «تو» زود گارد انفرادیمو بالا نیارم و رو در روش وایستم اما نمیشه.

کاش لا اقل جواب بدی با بدی نبود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۸
رقَـیـه ..

یه سریا که البته کم نیستند، گاهی، که البته بیشتر اوقات یه دونه حرف ریزه میزه نثار آدم می کنند به هر دلیلی که باعث میشه تکون نخوری اولش.. فقط استپ کنی و بی حرکت بمونی از اینکه می فهمه داری ادا در میاری.

من اخلاقم بچگونس، آره تو راست می گی، شماها راست می گید

+ فقط تو نیستی که گفتی همه گفتن:)

میدونید چیه ؟ خیلی سخته هی فیلم بازی کنی که مثلا خیلی حالیته یا خیلی جزو آدم بزرگایی خیلی سخته..

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۲:۱۵
رقَـیـه ..