دل
قصه اش طولانی است اما خدایم می بخشد
من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدرو مادرم دوست دارم
چون:آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند.
ﭼﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻼﻣﺖ ﻣﯿﮕﻪ : ﺳﻼﻡ ﺧﺎﻧـــﻮﻡ .!
ﭼﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺍﺯﺕ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ ﭼﺎﺩﺭﺕ،ﻧﻪ ﺧﻂ ﭼﺸﻤﺖ!
ﭼﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺳﺮﺕ ﺑﺎﻻﺳﺖ ، ﻧﮕﺎﻫﺖ ﭘﺎﯾﯿﻨﻪ ...!
ﭼﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻗﯿﺪ ﮐﻮﻟﻪ ﭘﺸﺘﯽ ﺭﻭ ﻣﯿﺰﻧﯽ،ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﺪﻧﺶ ﺩﻟﺖ ﺿﻌﻒ ﻣﯿﺮﻩ …
ﭼﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﻪ ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯿﺪﯼ ﺩﯾﺪﻩ ﻫﺎ ﻭ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻫﺎﺗﻮ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﺎﺭﯼ …
ﭼﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺯﻭﺩ ﻣﻮﺭﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ ..
ﯾﻪﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺯﻭﺩﺑﻬﺖﺑﺮﭼﺴﺐِ[ﺧﺸﮏﻣﻘﺪﺱ] ﻣﯿﺰﻧﻦ ..
ﭼﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺗﻀﺎﺩﺷﻮﻥﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻧﻈﺎﻡ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﮕﯿﺮﻥ!
بخواب عزیزم
که اندام کوچکت شده است
از گرانترین غذاهای لذیز پدران و مادرانت.
برای یوسف شدن
باید قید زلیخاها را زد!
عزیز خدا شدن بهایی دارد.
نام نویسنده: آشنا
ﺗﺎ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺳﺪ ﻫﻤﺴﻔﺮﯼ ،
ﻭ ﺷﺒﯽ ﻫﺴﺖ، ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺮﺩﺍﯾﯽ
(( فریدون مشیری))
من منتظرت شدم ولی در نزدیبر زخم دلم گل معطر نزدیگفتی که اگر شود می آیم امامرد این دل و آخرش به او سر نزدی