روی پل دخترکی بی پاست

روی پل دخترکی بی پاست

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ.
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ
ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ...

محمدرضا شعبانعلی

اینستا: roqaye _kargar76



پربیننده ترین مطالب

خونه مادر بزرگ

چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۱۰ ب.ظ


خونهٔ بی بی من هنوز از این چراغا داره؛ّ|


موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۰۵

نظرات  (۱۶)

عه چ جالب منم ب مامان بابام میگفتم بی بی اما فوت کردن:(
خدابرای شما حفظشون کنه
پاسخ:
ولی من به مامان بزرگم می گم بی بی، به بابام میگم بابا، بگم بی بی منو از ارث محروم می کنه:)))))
ممنون عزیز 
۰۵ آبان ۹۵ ، ۱۴:۲۳ ɐɹɐɓol •_•
چقد این عکس قشنگه ^_^
پاسخ:
بهله *_^
منظور من از مامان بابا یعنی مادربزرگ پدریم:)
پاسخ:
آی آی اوج زایع شدنااااا :\\
:))))
چه حس خوبی:)
+ منظور کامنت اول اینه که به مامانِ باباشون، ینی مادربزرگ پدریشون میگفتن بی بی :)
پاسخ:
تشکر:))) اره خیلی حس خوبیه ولی دود چراغا آدمو می کشه:|
من به یکیشون می گفتم مامان بزرگ به اون یکی هم میگفتم مادر :) 

به مامان خودمم میگم مامان :) 
پاسخ:
منم به مامانم میگم مامان به یکیشون بی بی می گفتم اون مادر بزرگ دیگه هم تاحالا ندیدمش. چیزی صداش نمیزدم:))
چه عکس قشنگی .
مادربزرگ بابامم یکی از اینا داشت ...
پاسخ:
بهله مامان بزرگای قدیمی ازینا دارن:))
این بخاریا در کناربوی نفتشون یه حس خوبی داره
پاسخ:
آره الان که اینو گفتی فک می کنم بوی خوبی داره:|
ولی مال من نداله:`((
پاسخ:
بی بی چراغ نداره؟ آخه :)): 
یکی واسش بخر ؛)
فکر کنم بی بی من هنوزم از این چراغا داره.
راستی من به دوتا مادربزرگ هام میگم بی بی:)
خدا حفظشون کنه.
یاعلی
پاسخ:
عه؟ چه خوب که میگی بی بی 
صفا داره این نوع صدا زدنش:))))
خدا بی بی شما رو حفظ کنه :))

چراغ عمرش تا ابد روشن .. 
پاسخ:
ان شاللا:)))
۰۵ آبان ۹۵ ، ۲۳:۵۳ یک دختر شیعه
چه نوستالژی طور
^_^
پاسخ:
بهله *_^
۰۶ آبان ۹۵ ، ۱۱:۲۳ هانیه شالباف
وای خدا ^_^
من عاشق این‌جور چیزام!

خدا حفظ‌شون کنه :)
پاسخ:
ان شالله :))) قشنگه این چیزا *_^
چه نوستالوژی
یعنی الان نفت از کجا میشه گیر آورد ؟ ، تا اونجا که یادم میآد اینا با نفت کار میکرد - درسته :)
پاسخ:
اره با نفت کار می کنن، اونجا گاز نداره، مجبورن :))
۰۷ آبان ۹۵ ، ۰۹:۵۸ مجتبی ب.س.س
با مصرع آخر شعر پست بالایی ، به معنی لغت آتشم زدید ، خیلی سخته همه فصلات زمستون بمونن و برف باشه و سیاهی و خشکی درختا ... 
هعییی :( 
پاسخ:
اره همیشه همینه: تلخی، تلخی..
۰۷ آبان ۹۵ ، ۱۴:۱۶ คຖē Şhērlฯ
من عاشق اینام . مخصوصا اگه عصرای زمستون با کتری قلزی روی ایناچای درست کنی و بشینی خوش و بش کنی....
پاسخ:
حتما طعم چاییش رو مزه کردی که اینو میگی :))) 
خونه مادربزرگای من هیچوقت هیچی قدیمی نبود :( حتی خودشونم قدیمی نیستن :))
پاسخ:
الهی ://  قدیمیا خوب خیلی چیزاشون هم جالب نیست:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">