از کارت های مناسبتی خوشم نمی آید
روز معلم که می شود همه پیام های تبریک می فرستن و یا فقط روز تولدت تحویلت می گیرن،خودت هم که تاریخ میلادش را روی تقویم رومیزی ات ستاره زدی که فلان روز فلان ماه.. به دنیا آمده که تو بهش [تبریک می گم] را اس ام اس بزنی..ویا شب میعاد ماه دوازدهم را با چند لیوان شربت و نذری های مسجد.. که مثلا مبارک است را خوش باشی..مناسبت ها زیادی رسمی شده..زیادی؛رسمی شده که فلان روز و فلان ماه تاریخ باید جشن باشد،هرچند سر سری هرچند فقط ربان های رنگین باشد..و چقدر هم خوب است خودمان را بمب باران محبت می کنیم.. کارت هایی که رویشان نوشتن: تولدت مبارک؛ خوشم نمی آید..به این خاطر که الزام خریدش پیش می آید اما کاش آنقدر ببارد ازین صومعه سرایمان که دیگر بشود قید تمام مناسبت های کادو پیچ شده ی حتمن ها را زد.فراموش کنیم اصلا کی به دنیا آمده ام کی قد کشیدم کی ..کاش هر روز عید بود تا لامپ های زرد و ترنجیِ گل دسته ها بدرخشد.کاش هر روز غروب مثل غروب جمعه گرفتگی داشت..ای کاش شیرینی ها یادآور مناسبت ها نباشن..
__کاش این گونه نبود تا روزش که بشود همه مان غر نزنیم باز هم یادش رفت، رز نخرید،قرمزش نخرید
اگر هر روز تبریک بگوید .. اگر هر روز جشن و شرینی و گل باشد آخ چقدر تاریخ ها مبهم می شوند
هر روز.. هر روز.. تکرار [تبریک می گم] باشد
تبریک می گم که هنوز نفست جاری ست..
نمیششششششششششششششششششه