روی پل دخترکی بی پاست

روی پل دخترکی بی پاست

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ.
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ
ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ...

محمدرضا شعبانعلی

اینستا: roqaye _kargar76



پربیننده ترین مطالب

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

یه لحظه هایی که به گذشته میری و غرقش میشی اونم کی؟ وسط تلاش کردنات واسه ی رسیدن به هدف مقدست.. بعد یه هو از بچگی تا الآن خودت رو مرور می کنی. یاد چی بیوفتم خوبه؟ یاد نشدنا.. نشدن ها.. هی درجا زدن ها و نرسیدن ها.. هی دویدن و تنهایی. همش تو حصار یکه زندانی بودن .. بعد هندزفری و با شدت می کشی بیرون از بین لاله گوشت .. آروم ته دلت زمزمه می کنی این دفعه هم نمیشه، بازم سرابه و سراب بازم تو زمینی حرکت می کنی که فقط داری دور خودت می چرخی. نه حرکت واقعی...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۹ ، ۰۰:۰۴
رقَـیـه ..

خیلی عجیبه، خیلییی عجیبه!

کاش زودتر میفهمیدم انقدر دیر بهش پی بردم که دیگه نمیشه دست به دامان خود مستجاب دعا شد. 

من به یه قانون صد در صدی پی بردم بهش میگن: داده ات را شکر، نداده ات حکمت! این داره میگه چیزی از خدا نخاین تا خودش بهتون چیزی رو بده که میدونه برات بهترینه نه بالاترین. خدا وقتی چیزی بهت نمیده چون یا برای اون واقعا آفریده نشدی یا ظرفیتت هنوز پایینه. من به هر چیزی که فکرش رو کردم بدون نقص بدون ذره ای کسری دست دراز کردم و برش داشتم. اما .. هیچ وقت راضی نبودم چون با اینکه بالاترین هس اما بهترینه من نیست. خدا همونی رو بهت عطا می کنه که ازش درخواست داری .. میدونی قسمت به نظر من فقط در یک صورت به واقعیت تبدیل میشه که فقط خدا بخواد و تو وسط خواستن خدا دکلمه نخونی و بذاری هر وقت خواست زندگیت رو هی بالا پایین کنه. وگرنه قسمتی که خودمون داریم ورقش میزنیم و داریم هی ازش میخایم اون جوری که ما دوست داریم بچرخه قسمت نیست. این قانون صد در صد و دارم مدام تو گوشم میخونم که تکرارش نکنم دوباره. خداجون هر جور تو دوست داری و میدونی چی واسم خوبه و در نظر گرفتی برام مهیا کن و بهم بده...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۹ ، ۲۳:۰۱
رقَـیـه ..

تجربیات زندگی، راه و روش و قوانین روزگار گاهی یه جوری برای بعضی ها رقم میخوره که آدم پیش خودش فکر می کنه مگه طرف چقدر توی زندگیش کسی رو نا امید کرده و خلافی یاد دیگران داده که به این اوضاع آشفته مغلوب شده... میدونم یه سری خوبی هاست ... که عاقبت زندگی رو به خیر می کنه  البته تعریف من از خوبی اینه که مروج بدی کردن نباشی مثلا این بدی هم میتونه این بشه که جایی باشی که لایق انسانیت نباشه و بانی شر باشی.. 

فقط کافیه از خدا تمنای کمک کنی ..که بانی شر نباشی.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۹ ، ۲۲:۱۹
رقَـیـه ..